...

آشنایی با اصول و مفاهیم حاکمیت شرکتی (قسمت اول)

آشنایی با اصول و مفاهیم حاکمیت شرکتی (قسمت اول)

آشنایی با اصول و مفاهیم حاکمیت شرکتی (قسمت اول)

نویسنده: پارس کیان

تاریخ بروزرسانی : سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

نگاهی به تاریخچه و سیر تکامل حاکمیت شرکتی و نقش شرکتهای رتبه بندی اعتباری در تقویت حاکمیت شرکتی

:مقدمه

حاکمیت شرکتی، سیستمی از قوانین، رویه‌ها و فرآیندهایی  است که یک شرکت توسط آن هدایت و کنترل می‌شود. حاکمیت شرکتی سنگ بنای مدیریت کسب و کار مدرن است که بر رفتار شرکت‌ها، سرمایه گذاران و سهامداران در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد. حاکمیت شرکتی، طی سال‌ها دستخوش تحولات چشمگیری شده است. این سلسله گزارش‌ها، بررسی مختصری در خصوص مفاهیم اولیه حاکمیت شرکتی، از جمله روند تکامل تاریخی آن، اهمیت، مفهوم، ضرورت، استانداردهای جهانی، استراتژی‌های پیاده‌سازی سازوکارهای حاکمیت شرکتی مطلوب، بهترین شیوه‌ها و نقش شرکت‌های رتبه‌بندی در بهبود وضعیت حاکمیت شرکتی ارائه می‌کند.

 

  1. تاریخچه و سیر تکامل حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی در طول زمان ناشی از تحولات اقتصادی، قانونی و اجتماعی دستخوش دگرگونی قابل توجهی شده است. در حالی که ریشه‌های حاکمیت شرکتی را می‌توان در تمدن‌های باستانی جستجو کرد اما مفهوم مدرن آن در اواخر قرن بیستم در پاسخ به رسوایی‌های شرکتی و اصلاحات نظارتی ظهور کرد. رویدادهای مهمی مانند رسوایی Enron و معرفی قانون Sarbanes-Oxley بر توسعه شیوه های حاکمیت شرکتی در سطح جهانی تأثیر گذاشته است. در این بخش به طور مختصر، روند تکامل مبحث حاکمیت شرکتی ارائه می‌گردد.

:ریشه‌های باستانی

ریشه‌های حاکمیت شرکتی را می‌توان در تمدن‌های باستانی مانند بین النهرین، مصر و یونان جستجو کرد، جایی که اشکال اولیه نهادهای شرکتی وجود داشتند. در این جوامع، تجارت و بازرگانی رونق گرفت و منجر به ظهور ساختارهای مالکیت جمعی و مدیریتی شد. به عنوان مثال، دولت-شهرهای بین النهرین باستان دارای ساختارهای حکومتی برای مدیریت دارایی‌های جمعی و حل و فصل اختلافات بین تجار بودند.

 

:اصناف و شرکت های بازرگانی قرون وسطی

در طول قرون وسطی، اصناف و شرکت‌های تجاری نقش مهمی در شکل‌دهی شیوه‌های حاکمیت شرکتی داشتند. اصناف، انجمن‌های صنعتگران و بازرگانان، قوانین و مقرراتی را برای کنترل رفتار اعضای خود و تضمین شیوه‌های تجارت منصفانه وضع کردند. در همین حال، شرکت‌های تجاری مانند شرکت هند شرقی هلند و شرکت هند شرقی بریتانیا، ساختارهای حاکمیتی پیچیده‌تری را برای مدیریت عملیات خود در مناطق مختلف معرفی کردند.

 

:انقلاب صنعتی و ظهور کاپیتالیسم (سرمایه‌داری) مبتنی بر سهامداران[1]

انقلاب صنعتی تغییرات قابل توجهی در حاکمیت شرکتی به وجود آورد، به ویژه با ظهور سرمایهداری سهامداران. با گسترش و صنعتی شدن شرکتها، مالکیت به طور فزاینده ای در بین سهامداران پراکنده شد و مکانیسمهای حکومتی رسمیتری را ضروری کرد. این دوره شاهد ظهور شرکتهای سهامی، مسئولیت محدود و جدایی مالکیت و مدیریت بود که پایه و اساس اصول حاکمیت شرکتی مدرن را پی ریزی کرد.

 

:اصلاحات قرن بیستم

قرن بیستم شاهد اصلاحات مختلف حاکمیت شرکتی با هدف رسیدگی به مسائل، پاسخگویی، شفافیت و حقوق سهامداران بود. نقاط عطف قابل توجه در این دوره عبارتند از تأسیس بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) در سال 1792، تصویب قانون اوراق بهادار ایالات متحده در سال 1933 و قانون بورس اوراق بهادار در سال 1934، و ظهور سرمایه گذاران نهادی که از اصلاحات حاکمیت شرکتی حمایت می‌کنند.

 

:جهانی شدن و همگرایی شیوه‌های حکمرانی

با جهانی شدن روزافزون بازارها، شیوه‌های حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف شروع به همگرایی کردند. سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) و بانک جهانی، اصول حکمرانی خوب را ترویج کردند که منجر به توسعه کدها و دستورالعمل‌هایی برای حاکمیت شرکتی در سطح بین‌المللی شد.

:چالش های مدرن و روندهای آینده

در قرن بیست و یکم، حاکمیت شرکتی با چالش‌های جدیدی مواجه است که ناشی از پیشرفت‌های تکنولوژیکی، نگرانی‌های زیست‌محیطی و تغییر انتظارات ذینفعان است. شرکت‌ها به طور فزاینده‌ای در حال اتخاذ شیوه‌های پایداری، افزایش تنوع هیئت‌مدیره، و پذیرش مشارکت سهامداران برای بهبود ساختارهای حاکمیتی خود هستند.

 

  1. اهمیت حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی برای تقویت شفافیت، مسئولیت‌پذیری و رفتار اخلاقی در سازمان‌ها ضروری است. اعتماد سرمایه‌گذاران را افزایش می‌دهد، مخاطرات و ریسک‌ها را کاهش می‌دهد، پایداری بلندمدت را ارتقا می‌دهد و انطباق با الزامات نظارتی را تضمین می‌کند. شیوه‌های حاکمیت شرکتی خوب با بهبود عملکرد مالی، کاهش هزینه‌های نمایندگی و افزایش اعتماد ذینفعان مرتبط است.

 

 

3. نقش شرکتهای رتبه بندی اعتباری در تقویت حاکمیت شرکتی: آژانس‌های رتبه بندی نقش مهمی در ارزیابی و نظارت بر شیوه‌های حاکمیت شرکتی در کشورها و شرکت‌ها ایفا می‌کنند. آنها ساختارهای حاکمیتی، سیاست‌ها و افشاگری‌ها بنگاه‌ها را ارزیابی می‌کنند تا اطلاعاتی درباره ریسک‌ها و عملکرد حاکمیتی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهند. ارزیابی‌های آژانس‌های رتبه‌بندی بر تصمیم‌های سرمایه‌گذاران، شهرت شرکت و هزینه‌های استقراض بنگاه‌ها تأثیر می‌گذارد و شرکت‌ها را تشویق می‌کند تا شیوه‌های حاکمیتی خود را بهبود بخشند. علاوه بر این، آژانس‌های رتبه بندی به توسعه استانداردهای حاکمیت شرکتی و ترویج شفافیت و پاسخگویی در بازارهای جهانی کمک می‌کنند.

 


[1] Shareholders